سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
آل بویه

حوزه/ حجت الاسلام والمسلمین آل بویه گفت: حق بر بدن خود که خانم تامسون برای مادران قائل است حق مطلقی نیست؛ زیرا اگر مطلق باشد، پس خودکشی نیز باید جواز پیدا کند. حق بر بدن خود یک حق مقید و در همه شرایط نمی تواند نافذ باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علیرضا آل بویه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در هفتاد و سومین نشست از سلسله نشست های علمی مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه تحت عنوان «تأملات» برگزار شد، به تشریح مسئله «جمعیت؛ بررسی اخلاقی سقط جنین» پرداخت و گفت: یکی از اندیشمندان غربی که در مورد مسئله سقط جنین به نظریه پردازی پرداخته و از مهمترین استدلال ها در این زمینه است خانم جودیس جارویس تامسون نام دارد. او در سال ۱۹۷۱ در قالب مقاله ای در دفاع از سقط جنین می گوید هرجا که در بارداریِ خودخواسته به هر دلیل به دنیا آمدن جنین موجب مرگ مادر شود، زن حق دارد جنین را سقط نماید و این امر به اصل دفاع شخصی بازمی گردد. مقاله خانم تامسون یکی از مؤثرترین و بانفوذترین مقالات آکادمیک بوده که چندین بار تجدید چاپ شده است.

لزوم اجازه مادر برای حیات جنین در نگاه غرب

وی افزود: خانم تامسون در مورد بارداری ناخواسته نیز می گوید: درست است که جنین حق حیات دارد، اما از آن جا که حق استفاده از رحم مادر را ندارد مگر اینکه مادر به او اجازه این کار را داده باشد، پس در صورت عدم تمایل مادر به باردار شدن می تواند جنین را سقط نماید.

حجت الاسلام والمسلمین آل بویه خاطرنشان کرد: یکی از مخالفان سقط جنین می گوید اولین باری که استدلال خانم تامسون را شنیدم که در حال رانندگی بوده و به محض شنیدن آن، چنان متحیر و مجذوبش شدم که نزدیک بود تصادف کنم. استدلال خانم تامسون در نگاه اول جذاب است، اما با بررسی عمیق تر می بینیم که دارای اشکالات جدی می باشد.

قیاس مع الفارق در نگاه تامسون

وی نظریه خانم تامسون را ناظر بر دو مثال مهم دانست و گفت: یکی از این مثال ها این است که از کلیه ما بدون اینکه اطلاع داشته باشیم بخواهند برای فرد ویولن نواز مشهوری که کلیه هایش دچار مشکل شده و به همین دلیل رو به موت است، استفاده کنند. او می گوید در اینجا درست است که فرد ویولن نواز در حال مرگ است، اما همچنان حق استفاده از کلیه های دیگری را ندارد. پس اگر او بمیرد خطایی صورت نگرفته و همین استدلال شامل جنینی که مادر به او اجازه استفاده از رحم خود را نداده باشد هم می شود.

عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: خانم تامسون مثال دیگری نیز برای اثبات نظریه خود مطرح کرده است؛ او می گوید فرض کنید شما یک جعبه شکلات دارید و دو برادر دارید که نزد شما هستند. وقتی شکلات ها را بین این دو برادر تقسیم نمایید، هرکدام از برادران دارای حقی می شود و هیچ کدام از آن ها نمی تواند از حق دیگری استفاده کند. اما اگر کل جعبه شکلات را مثلاً به برادر بزرگتر بدهید و برادر بزرگتر شروع به خوردن آن ها کند؛ خانم تامسون می گوید آیا در حالت دوم که برادر بزرگتر همه شکلات ها را خودش به تنهایی می خورد، ظلمی در حق برادر کوچکتر کرده است؟ خیر، زیرا شما همه شکلات ها را به برادر بزرگتر داده اید و برادر کوچکتر حقی ندارد. خانم تامسون در ادامه اظهار می کند که هرچند جنین حق حیات دارد، اما حق استفاده از رحم مادر را ندارد؛ زیرا مادر به او اجازه استفاده را نداده و در نتیجه کشتن جنین در این حالت ظالمانه نخواهد بود.

جنین، انسان است

وی در ادامه اشکالات وارد بر نظریه خانم تامسون را برشمرد و تصریح کرد: استدلالی که مخالف سقط جنین است می گوید جنین، انسان است و انسان حق حیات دارد؛ پس سقط جنین جایز نیست. اما خانم تامسون انسان را شخصی می داند که دارای حیات اجتماعی باشد و جنین تا قبل از دو ماه آخرش فاقد این ویژگی است. البته استدلال اصلی خانم تامسون روی مسئله عدم جواز استفاده جنین از رحم در صورت نارضایتی مادر است.

حجت الاسلام والمسلمین آل بویه با اشاره به اینکه اشکالات متعددی بر دیدگاه خانم تامسون وارد شده است، افزود: یکی از این اشکالات این است که خانم تامسون گویی مسئولیت اخلاقی را فرع بر اراده و اختیار گرفته است. یعنی اینکه جایی و نسبت به افرادی ما مسئولیت اخلاقی خواهیم داشت که ما خودمان و با اراده و اختیار خودمان موجبات این مسئولیت را رقم زده باشیم. این در حالی است که مثال های بسیار متعددی می توان زد که در آن ها ما هیچ اختیاری نداشته اما مسئولیت اخلاقی بر دوشمان قرار می گیرد؛ مثلاً زمانی که زوجی چون بچه نمی خواسته و هردو زوج روی این مسئله توافق کرده اند که اگر بچه به صورت ناخواسته آمد آن را سقط کنند، حال مثلاً زن باردار شده ولی این موضوع را با شوهر خود مطرح نمی کند و جنین را در رحم خود پرورش می دهد بی آنکه شوهرش مطلع باشد. سؤالی که در اینجا باید از خانم تامسون پرسید این است که آیا شوهر می تواند ادعا کند چون من اراده ای بر تولد این فرزند نداشته ام، هیچ مسئولیتی هم در قبال آن ندارم؟!

وی بیان داشت: مثال نقض دیگری که در مقابل دیدگاه خانم تامسون می توان بیان کرد این است که اگر کسی به صورت غیرعمد تصادف کرده و جان کسی را گرفت، آیا هیچ مسئولیت اخلاقی در قبال جان شخص مقتول ندارد؟!

مثال، مبنا نیست

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: از دیگر اشکالات وارد بر دیدگاه خانم تامسون این است که ایشان از مثال استفاده کرده و در استدلال های منطقی مثال نمی تواند مبنا قرار گیرد، مگر مشبه و مشبه به دارای تشابه با هم باشند. یعنی در اینجا بین مثال ویولن نواز با مادر و جنین تفاوت وجود دارد. رحم مکان و ظرف طبیعی تکون و استمرار حیات جنین است و این در حالی است که کلیه های ما ابزار طبیعی و تکوینی استمرار حیات ویولن نواز نمی باشد. پس تفاوت جدی بین این دو مسئله وجود دارد.

حجت الاسلام والمسلمین آل بویه اظهار کرد: اشکال دیگر بر این دیدگاه شامل حق بر بدن خود که خانم تامسون برای مادران قائل است حق مطلقی نیست. زیرا اگر مطلق باشد، پس خودکشی نیز باید جواز پیدا کند. در نتیجه حق بر بدن خود یک حق مقید و در همه شرایط نمی تواند نافذ باشد.

وی با تأکید بر اینکه سقط جنین سلب حیات از یک انسان است، اظهار داشت: باید دانست که فرق است بین نجات جان یک انسان که همان ویولن نواز می باشد با گرفتن جان جنین که او هم یک انسان بوده و در زمان سقط بدنش قطعه قطعه می شود.

عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان گفت: خانم تامسون می گوید که جنین حق حیات دارد. باید روی این حق حیات تأمل نمود. طبیعی است که این حق حیات در صورتی معنا پیدا می کند که حداقل وسایل و شرایط حیات را در دسترس جنین قرار دهند. اما در زمانی که این شرایط حداقلی را مادر در اختیار جنین قرار ندهد دیگر این حق حیات اساساً معنا ندارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha